شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۴۲ ق.ظ
دختر باکره
میخوام داستان زجر آوری از ی دخدر باکره براتون بگم..
از همین جا من بخاطر این داستان تکان دهنده عذر میخوام..
هی روزگار لعنتی
دخدرکی بود ک حدود 20 سال سن داشت..
وقتی ک دخدرک بچه بود..
پدر مادرشو در صانحه رانندگی از دست داد
وضع مالی او بسیار زجر آور بود
دخدرک باکره همه ی روزها رو ب سختی سپری میکرد
.
.
.
.
صبح باکره
ظهر باکره
شب باکره
خلاصه بجز کره چیزی برای خوردن نداشت..خخخخخخ
عمه جون منو ببخش.