سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۲ ب.ظ
تاکسی
سوار تاکسی شدم بعد من 2 نفر دیگه سوار شدن عقب کنارم نشستن، نگا کردم دیدم رفیق بابامه... گفتم سلام آقای فلانیو اینا با هم حال احوال پرسی کردیم، داشت پیاده میشد پول رو داد به راننده و گف آغا 2 نفر حساب کن... منم گفتم بابا این چه کاریه؟ خواهش میکنم... شرمندم کردینو این حرفا... که دیدم با یه لبخند ملیح به راننده گف: آغا 3 نفر حساب کن! :| تازه فهمیدم اون دومی پسرش بوده! :|
:))))))))))))))