فیسبوک

مطالب فیسبوکی - جوک فیسبوکی - اس ام اس فیسبوکی - طنز فیسبوکی - عکس فیسبوکی

فیسبوک

مطالب فیسبوکی - جوک فیسبوکی - اس ام اس فیسبوکی - طنز فیسبوکی - عکس فیسبوکی

تاثير اعجاب انگيز نوزآپ در مدت زمان بسيار كوتاه كه خودتان نيز باورتان نمي شود
 10500 تومان
پاور بانک وسیله ای بی نظیر و شگفت انگیزی بوده برای شارژ انواع موبایل و تبلت و ..
 18000 تومان
روشهاي ويژه ي چگونگي افزايش واقعي قد از 5 تا 10 سانتيمتر در 10 هفته
 8500 تومان
بهترين براي قرينه سازي و متعادل سازي ابرو
 7900 تومان

مطالب فیسبوکی - جوک فیسبوکی - اس ام اس فیسبوکی - طنز فیسبوکی - عکس فیسبوکی

آخرین مطالب

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادر» ثبت شده است

مادر دروغگو...

پسر هشت ساله‌ای مادرش فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد. یک روز پدرش از او پرسید: «پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟»
پسر با معصومیت جواب داد: «مادر اولی‌ام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است.»
پدر با تعجب پرسید: «چطور؟»
پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شیطنت هایم مادرم را اذیت می‌کرم، مادرم می‌گفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست اما من به شیطنت ادامه می‌دادم. با این حال، وقت غذا مرا صدا می‌کرد و به من غذا می‌داد. ولی حالا هر وقت شیطنت کنم مادر جدیدم می‌گوید اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمی‌دهد و الان دو روز است که من گرسنه‌ام.»

بسلامتی تمام مادران دروغگو ...

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﯾﮑﻢ ﺧﻮﺩﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﮐﻨﻢ

.
.
.
.

ﺑﻪ مامانم ﮔﻔﺘﻢ:مامااااان ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ دختر ﺩﻧﯿﺎ ﭼﻪ ﺣﺴﯽ ﺩﺍﺭﻩ؟ ^_____^

.

..
.
.

ﮔﻔﺖ تجربه نکردم ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ.. برو ﺍﺯ مادر ﺑﺰﺭﮔﺖ ﺑﭙﺮﺱ...😐

.
.

دارم از خودم سلفی میگیرم مامانم میگه :بس کن انقد عکس میگیری که چی بشه؟

میگم :مامان جونم شاید این آخرین عکسم باشه وبشه عکس اعلامیم و بنری که قراره سر محل برام بزنین.

میگه:خب پس صبر کن برم یه مقنعه برات بیارم زشته اینجوری مردم میبینن

هیچی دیگه الان داره دنبال مقنعه میگرده..

ینی مهرمادری به این میگناااا

برا اینکه مادر بزرگم نــره تو اتاقم و دست به کامپیوتر نـــزنه ،

بهش گفتم کامپیوتر وصله به اینترنت دست بزنی عکسات یهو تو اینترنت پخش میشه!!!

از اون موقع هر وقت میخاد بره تو اتاقم آرایش کامل میکنه

از حموم اومدم بیرون...
اومدم برقو خاموش کنم برق گرفتتم

واسه مادر بزرگم تعریف کردم

یه دقیقه فکر کرد بعد میگه:
برقم برقای قدیم...
میگرفت درجا طرفو خشک میکرد...!!!

یعنی محبت میچکه ازشون


میدونی چرا؟ چون وقتی میخواد فحشم بده اول نظرمو میپرسه :|

مثلا میگه؟

میخوای فحشت بدم؟
میخوای بهت بگم احمق؟
میخوای بهت بگم بیشعووووور؟
میخوای بهت بگم نفهم؟
میخوای بهت بگم...... بـــــــــــــــــــــــــــــوق؟ :|

دختره 12 سالشه اومده تو سایت دکتر زیبایی کامنت گذاشته : چطوری میتونم بدون عمل لبامو برجسته کنم؟
مامانش اومده زیرش نوشته:
چند بار که با دمپایی ابری بزنم تو دهنت برجسته میشه

 *


کتری مثل مادر شوهره مدام در حال جوشیدن !

عروس مثل قوریه که با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه !

پسر مثل استکانه نصفشو کتری و نصفشو قوری پر میکنه !

خواهر شوهرم مثل قاشق چای خوریه میاد به هم میزنه و میره !!

392/07/18 09:19:49{این نوشتار توسط خانم یگانه در تاریخ 1392/07/17 20:04:16 ارسال شده است.}

این ماجرا کاملا واقعی است ! :

گفتم : مادر!

گفت : جانم!

گفتم : درد دارم!

گفت : بجانم!

گفتم : خسته ام!

گفت : پریشانم!

گفتم : گرسنه ام!

گفت : بخور از سهم نانم!

گفتم : کجا بخوابم!

گفت : روى چشمانم!

گفتم : پارچ آب برگشت رو فرش!

                                                                    گفت:ای خدا ذلیلت کنه،بمیری از دستت راحت بشم!!

ادر خطاب به پسرش: پسرم؟ نیوتن رو میشناسی؟

پسر: نه کی هست حالا؟


مادر: اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش! :|


پسر: خیلی خُب، پارمیدا رو میشناسی تو مامان؟


مادر: نه، کى ِ؟


پسر به شوخى: اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش! خخخخخخ


الان پدر و پسر دو هفته َس متواری َن! :))