🌠فرهنگ لغت طنز و خیلی خنده دار ایرانی🌠
✔ادب : یعنی کمک به یک خانم زیبا در عبور از خیابان حتی اگر به کمک احتیاج نداشته باشد
✔ازدواج : قمار زندگی است و در قمار برد با کسی است که بیشتر تقلب کند
✔الکل : مایه گرانبهایی که همه چیز را محفوظ نگاه می دارد مگر اسرار را
✔اوراقچی : تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میدانن
✔ایده آل : شوهری که بتواند با زنش بهمان دقت و ملایمتی که در مورد تازه اش دارد رفتار کند
✔زوج ایده آل : شوهر کر و زن لال
✔بوسه : تصادفی که فقط یک سیلی به آدم ضرر می زند
✔بیست سالگی : دورانی که پسر ها دنبال معشوقه می گردند دختر ها دنبال شوهر
✔چشم : عضویکه چشم چرانها با آن ارتزاق می کنند
✔خسیس : کسی که وقتی خانه اش آتش می گیرد برای اینکه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشانی بدود
✔خوش بین : مردی که تصور کند وقتی زنی پای تلفن خداحافظی کند گوشی را خواهد گذاشت
✔دست : عضوی که در سینما نزد بند نمی شود
✔دوران تجرد : دورانی که معمولا برای مردها بعد از ازدواج شروع می شود
✔رفیق : کسی که همیشه به شما مقروض است
✔سوءظن : سعی در دانستن چیزیکه بعدا” انسان آرزو می کند ای کاش آنرا نمی دانست
✔سینما : جایی که پشت سر شما حرف می زنند
✔عشق : دردسری که برای فراموش کردن آن باید تازه تری پیدا کرد
✔سرخ پوست : مرد خوشبختی که وقتی زنش اورا می بوسد صورتش ماتیکی نمی شود
✔سنجاق قفلی : تنها قفلی که بدون کلید باز می شود
✔مرد مجرد : کسی که هنوز عیوبی دارد که خود نمی داند
✔معجزه : دختر خانمی که زنگ آخر جیم شود و به سینما نرود
✔موش : خانم هایی که نصفه شب به جیب شوهر هایشان شبیخون می زنند
✔هالو : شوهری که دستکش ظرفشویی را بجای اندازه دست خودش اندازه دست خانم بخرد.