استاتوس خیلی خنده دار فیس بوک
یه دختر باهوش عکسایی رو میذاره فیس بوک که توشون خوب افتاده!اما...یه دخترِ خیلی باهوش عکسایی رو میذاره که خودش خوب افتاده؛ولی دوستاش افتضاحن
وام مسکن واسه زن و شوهرا شده پنجاه میلیون تومن ...نشستم حساب کردم دیدم اگه یه خونه ۶۰ متری بخوام بخرم ، باید ۴ تا زن بگیرم!!:|
بزرگ شدیم آخرشم نفهمیدیم این بچه های مردم کی بودن که تو همه چی از ما بهتر بودن :|
یکی از سوالاتی که مدتهاس ذهنمو به خودش مشغول کرده اینه که وختی میگم از فلانی "عین سگ" میترسم خودمو تشبیه به سگ کردم یا اونو؟کسی میتونه منو از این سردرگمی نجات بده عایا؟
روی صحبتم با اون بچه ی ۱۵ سالست که تو فیس بوک استاتوس"زندگی چرا انقد منو خسته میکنی ؟چی شده؟ باز مامانت فرستادت نون بگیری؟
شما هم مثل من قبل از شروع امتحان فکر میکنید همه چی یادتون رفته؟ بعد که میری سر جلسه می بینید: نه بابا واقعا همه چی یادتون رفته
من که بچه بودم برام خیلی جالب بود زنها میتونن با نخ سیبیلشونو بکَــنَــن!قایمکی تماشا میکردم؛ هنوزم نفهمیدم چطور..!
یکی از شبکه ها یه مستند راجع به چیتا داشت ؛ مجریش میگفت:چیتا این توانایی رو داره که 6 ساعت بدون حرکت بمونه!خب لعنتی تو همین ایران ؛ آدم هست 20ساعت بی حرکت پای فیس بوک میشینه؛ 6 ساعت چیتا رو به رخ من نکش!!
نمیدونم چه اصراریه تو سریالا انقد پولدارا رو بداخلاق و خودخواه نشون میدن و بی پولا رو مهربون!آقا مام بی پولیم ولی تا دلت بخواد بداخلاق و گند دماغ
دراز نشست تا اونجاییش که درازی مشکلی نداره.نشستشم جدا زیاد سخت نیست.من با تغییر حالتهای مداوم و پشت سرهم مشکل دارم.
مامانم هر وقت می خواد بیا تو اتاقم با یه شدت عجیبی در رو باز می کنه! نمیدونم چیو میخواد کشف کنه همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو،بعد با پاش بزنه درو بشکونه بیاد..!
برادرزادم دیروز گریه کرد واسش تبلت خریدن!من بچه بودم یادمه 3ماه گریه کردم واسم یه شمشیر پلاستیکی خریدن آخرشم با همون منو میزدن ..!
شونه آدم که هیچی شونه تخم مرغم پیدا نمیشه سرمونو بذاریم روش یه دل سیر گریه کنیم...
دوستم گفت داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم برگشته میگه یا مات میشی یا ماشینتو میگیرم :|دو راهی ذلت و خفت همینه والا :|
دختره رو add کردم مسیج داده ....!با چادر سفید add کردی، با کفن unfriend می کنی...!!!
بازی های المپیک رو از کانال عربی می دیدم،گزارشگر هر جمله ای میگفت مادربزرگم میگفت؛ آمین! :|:((
دقت کردین اینایى که تو مهمونیا دارن کباب باد میزنن وقتى ازشون تشکر میکنى، جوگیر میشن تندتر باد میزنن :(((((
یه ماشین لباسشویى داریم انقد تکون میخوره که بنده خدا همزمان هم لباس میشوره هم تو خونه قدم میزنه :(((((:D
من هروقت خیلی خوشحال می شم وسطش یکم فک می کنم ببینم کجای کار می لنگه که من انقدر خوشحالم اصولا باید یه ضدحالی باشه توش، نمی شه همینجوری که