فقر از دیدگاه استاد علی شریعتی
میخواهم بگویم فقر همه جا سر میکشد فقر گرسنگی و عریانی نیست فقر گاهی زیر شمش های طلا خود را پنهان میکند
فقر چیزی را (نداشتن) است ولی آن چیز پول نیست طلا و غذا نیست
فقر ذهن ها را مبتلا میکند فقر همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته ی یک کتاب فروش می نشیند
فقر تیغه های برنده ی ماشین بازیافت است که روزنامه های برگشتی را خرد میکند
فقر کتیبه ی سه هزار سالیست که روی آن یادگاری نوشته اند
فقر آشغالی است که از پنجره اتومبیل بیرون می اندازند و در حال راه رفتن در پیاده رو
فقر همه جا سر میکشد
فقر شب را بی غذا سپر کردن نیست
فقر روز را سپر کردن است…
- ۰ نظر
- ۱۰ مهر ۹۲ ، ۰۷:۴۷