مکالمه دخترا با مامانشون:
الو سلام مامان ..... باشه ..باااشه .باااااشه ........ باااااااااششششش
- ۰ نظر
- ۱۲ دی ۹۳ ، ۱۶:۲۹
تاثير اعجاب انگيز نوزآپ در مدت زمان بسيار كوتاه كه خودتان نيز باورتان نمي شود | پاور بانک وسیله ای بی نظیر و شگفت انگیزی بوده برای شارژ انواع موبایل و تبلت و .. | روشهاي ويژه ي چگونگي افزايش واقعي قد از 5 تا 10 سانتيمتر در 10 هفته | بهترين براي قرينه سازي و متعادل سازي ابرو |
مکالمه دخترا با مامانشون:
الو سلام مامان ..... باشه ..باااشه .باااااشه ........ باااااااااششششش
دیروز رفتم پارک
دیدم یه دختره رو نیمکت نشسته. داره خیلی غم انگیز به زمین نگاه میکنه.
رفتم یه گل کندم بردم بش دادم.
پرسید مال منه؟؟
گفتم بله مادمازل مال شماست. یه لبخند ملیح زد.
بعدش رفتم به باغبون گفتم اون دخترو میبینی اونجا نشسته؟
گفت آره
گفتم اون همونه که هر روز میاد پارک گلارو میکنه.
باغبونه هم با بیل افتاد دنبالش.
پس چی!!! فک کردی من اهل این جلف بازیام؟؟ :|
فقط میخواستم ببینم یه دختر غمگین با چه سرعتی میتونه بدوئه.
ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﺎﺵ ۱۰۰ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ
ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪﻡ …
ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻮ ﺩﻫﺎﺕ !
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﻭ ﮔﺸﺘﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ
ﻭ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺎﺯﯼ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻓﺎ
ﺍﻻﻥ ﺗﻮ ﭼﻤﻦ ﻫﺎﯼ ﺳﺮﺳﺒﺰ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﻮﻧﻪ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﺑﻮﺩﻣﻮ
ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﻫـــﻌﯽ ﺧﺪﺍ
ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ 17.18 ﺳﺎﻟﻪ
ﺯﺩﻥ . pv=block
.
.
.
ﺍﯾﻨﺎ ﮔﺮﻣﻦ ﺣﺎﻟﯿﺸﻮﻥ ﻧﯿﺲ ﺷﻮﻫﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺎﻝ ﮐﻪ ﺳﻨﺸﻮﻥ ﺑﺮﻩ ﺑﺎﻻ
ﻣﯿﺰﻧﻦ ﮐﭽﻠﺸﻢ ﻗﺒﻮﻟﻪ
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮﻩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻩ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﯿﺪﺍﺩﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ .
.
.
.
.
.
.
..
...
.
.
.
.
.
ﺑﻌﺪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺳﺮﯾﻊ ﺍﻧﮕﺸﺘﺸﻮ ﮐﺮﺩﻩ ﺗﻮ ﺣﻠﻘﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﭘﯿﻮﻧﺪﻭﻣﻮﻥ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﻋﺸﻘﻢ !!......
ﺷﻮﻫﺮ ﮐﻤﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ؟ﮐﻢ !
درسته دخترای امروز نمیتونن مثل ماماناشون آشپزی کنن؛
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ولی خدایی از باباهاشون بهتر قلیون میکشن!!!
:|
مـورد داشـتـیم دخـتـره زنـگ زده مـخـابـرات کـه اشـتـراک ایـنـتـرنـت پـر سـرعـت بـگـیـره کـارشـنـاس بـهـش گـفـتـه پـهـنـای بـانـدتـون چـقـد بـاشه دخـتـره گـفـتـه زیـاد نـبـاشـه،آخـه خـونـمـون ۶۰ مـتـر بـیـشـتـر نـیـسـت!!!!
بـه هـمـیـن گـلای قـالـی قـسـم!
مـیـگـن کـارشـنـاس بـعـد از اون قـضـیـه رفـتـه کـویر لـوت و بـه مـاهـیـگـیـری مـشـغـول مـیـبـاشـد...(^
دیروز کلاسم تموم شد اومدم سوار ماشینم شم دیدم 2 تا از دخترای دانشگاه پیش ماشینم وایستادن یکیشون داره تو آینه نگاه میکنه آرایششو درست میکنه ، یه ذره اونورتر وایستادم دیدم یه دفه دوستش منو دید گفت مهسا ماشینو که پارک کردی حالا بیا بریم دیگه!!!
مهسا دست کرد تو کیفشو گفت باشه فقط نمیدونم سوئیچ رو کجا گذاشتم!!!
من داشتم شاخ در میاوردم عجب فیلمی بازی میکردن، دزدگیر ماشینو زدم رفتم سوار شدم دیدم هردوتاشون قرمز شدن دارن میرن گفتم مهسا خانم کارم تموم شد ماشینتون میارم میزارم سر جاش.