فیسبوک

مطالب فیسبوکی - جوک فیسبوکی - اس ام اس فیسبوکی - طنز فیسبوکی - عکس فیسبوکی

فیسبوک

مطالب فیسبوکی - جوک فیسبوکی - اس ام اس فیسبوکی - طنز فیسبوکی - عکس فیسبوکی

تاثير اعجاب انگيز نوزآپ در مدت زمان بسيار كوتاه كه خودتان نيز باورتان نمي شود
 10500 تومان
پاور بانک وسیله ای بی نظیر و شگفت انگیزی بوده برای شارژ انواع موبایل و تبلت و ..
 18000 تومان
روشهاي ويژه ي چگونگي افزايش واقعي قد از 5 تا 10 سانتيمتر در 10 هفته
 8500 تومان
بهترين براي قرينه سازي و متعادل سازي ابرو
 7900 تومان

مطالب فیسبوکی - جوک فیسبوکی - اس ام اس فیسبوکی - طنز فیسبوکی - عکس فیسبوکی

آخرین مطالب

۲۴۱ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

گه میخواید آمار یه دخترو دربیارید کافیه

.

.

.

به یکی از دوستای دخترش بگید که فلانی خیلی دختر خوبیه ها :)))) تمام پته طرف رو

 میریزه رو آب که ثابت کنه نیست.‬

داغ دیدن نه فقط از دست دادن عزیز است !!!


داغ دیدن نه فقط تاراج مال است ! داغ دیدن گاهی شاید ، در استفاده از شیر آب توالتی است که رنگ آبی برای ننهاده باشند !  : |


والا

اولین شکست عشقیمو تو بچگی خوردم،یه جوجه داشتم اسمش یلدا خانم بود،بزرگ که شد دیدم خروسه :|

ینی کمرم خم شدا :|

*

طریقه معذرت خواهی دخترا:


ببخشید، ولی‌ تقصیر خودت بود !!


رفته بودم قصابی ، خیلی هم شلوغ بود …

قصابه گوشته هر کی آماده میشد اینجوری صداش میزد : گوساله کی بود ؟ گوسفند بیا اینجا !

به من گفت : تو گوسفندی !؟

من گفتم : نه من گاوم !

گفت : اینجا گاو نداریم همه یا گوسفندن یا گوساله !

یه افسر پلیس ماشین پرسرعتی رو متوقف می کنه. افسر می گه : من سرعت 80 مایل در ساعت رو برای ماشینتون ثبت کردم

راننده می گه: خدای من، من ماشینو رو سرعت 60 مایل کروز کرده بودم. فکر کنم رادارتون نیاز به تنظیم داره.


همسر مرد درحالی که داره بافتنی می بافه و سرش پایینه می گه: عزیزم لوس نشو. خودت می دونی که این ماشین سیستم کروز نداره


افسر که شروع می کنه به نوشتن جریمه می کنه راننده رو می کنه به زنش و زیر لب می غره که: برای یه بارم که شده نمی تونی دهنتو بسته نگه داری؟


زن درحالی که محجوبانه می خنده می گه: عزیزم باید خوشحال باشی که دستگاه راداریابت( دستگاهی که رادار سرعت سنج پلیس رو پیدا می کنه و خبر میده) خاموش شد وگرنه سرعتت از اینم بیشتر می شد


افسر که شروع می کنه جریمه دوم رو بابت دستگاه راداریاب غیرقانونی بنویسه مرد از بین دندونای بستش به زنش می غره که: زن، نمی تونی دهنتو بسته نگه داری؟


افسر اخم می کنه و میگه : متوجه شدم که کمربند هم نبستید اینم اتومات یه جریمه 75 دلاریه


راننده می گه: آره. من بسته بودمش ولی وقتی شما به من گفتی بزنم کنار بازش کردم تا بتونم مدارکمو از جیب پشتم دربیارمزنش می گه: نه عزیزم تو خودت خوب می دونی که کمربندت بسته نبود. تو هیچ وقت موقع رانندگی کمربند نمی بندی


افسر که شروع می کنه به نوشتن جریمه سوم مرد رو می کنه به زنش و با فریاد منفجر می شه:چرا خفه نمی شی؟


افسر به زن نگاه می کنه و می گه: خانوم همسرتون همیشه با شما اینطوری صحبت می کنه ؟


(عاشق این قسمتشم)

.

.

.

.

.

.

.

.

.زن: نه ، فقط وقتی مست کرده باشه اینطوری میشه :دی

یادش بخیر

یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی؟!؟!


افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود …



 



یک عمر دویده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟

هرگز نرسیده‌ام؛ چه می‌فهمی تو؟

تو خواه سیاه باش، تو خواه سفید

من مارگزیده‌ام؛‌ چه می‌فهمی تو؟

یک خانم و یک آقا که سوار قطاری به مقصدی خیلی دور شده بودند، بعد از حرکت قطارمتوجه شدند که در این کوپه درجه یک که تختخواب دار هم میباشد ، با هم تنها هستند و هیچ مسافر دیگری وارد کوپه نخواهد شد. ساعتها سفر در سکوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه و زن مشغول بافتنی بافتن بود. شب که وقت خواب رسید خانم تخت طبقه بالا و آقا تخت طبقه پایین را اشغال کردند. اما مدتی نگذشته بود که خانم از طبقه بالا، دولا شد و آقا را صدا زد و گفت: ببخشید! میشه یه لطفی در حق من بفرمایید؟ - خواهش میکنم! - من خیلی سردمه. میشه از مهماندار قطار برای من یک پتوی اضافی بگیرید؟ مرد جواب داد: من یه پیشنهاد دارم! زن : چه پیشنهادی؟ مرد: فقط برای همین امشب، تصور کنیم که زن و شوهر هستیم. زن ریزخندی کرد و با شیطنت گفت: چه اشکال داره ، موافقم! - قبول؟ - قبول! مرد گفت ، خب ، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو، برو از مهموندار پتو بگیر. یه لیوان چائی هم برای من بیار. دیگه هم مزاحم من نشو...!